کنسرت غریو برگزار شد آزاد میرزاپور:آهنگسازی سیاوش کامکار منحصر به خودش است

کنسرت غریو برگزار شد
آزاد میرزاپور:آهنگسازی سیاوش کامکار منحصر به خودش است

کنسرت غریو برگزار شد
آزاد میرزاپور:آهنگسازی «سیاوش کامکار» منحصر به خودش است
موسیقی ما – هفته‌ی گذشته، کنسرت غریو با طراحی سیاوش کامکار و مهرزاد اعظمی‌کیا، در سالن برج آزادی شهر تهران اجرا شد. این کنسرت در دو بخش روی صحنه رفت؛ «آزاد میرزاپور» - آهنگ‌ساز و نوازنده‌ی شناخته‌ شده‌ی تار- درباره‌ی این کنسرت نوشته است:

«بعد از یک روز کاری پر از صدا و موسیقی، دفترم را به سمت کنسرت غریو‌‌ در سالن برج آزادی ترک کردم. اغلب برای رهایی از ملودی‌ها ، بعد از یک روز پر از موسیقی - رفتن به تئاتر یا سینما- را ترجیح می‌دهم، ولی دوستان نازنینم در این گروه شبی را رقم زدند که اگر تا صبح هم ادامه داشت از نگاه به سه گاهِ سنتور و لمس و چشیدنِ بیات ترک و‌ شورِ شیرینِ کمانچه و رج به رج، به هم بافتن نَقَره‌های نُقره‌ایِ نوازندگان کوبه‌ای که همچون فرش افشار ، نقش در نقش نواها تنیده شده بود ، خسته نمی‌شدم . به کجا می خواستند این نقش و نوا ها مرا ببرند؟ لابد به اندرون دلی که در فغان و در غوغاست.

شروع کنسرت با سه گاه سیاوش (کامکار) شروع شد که همچون نامش، با دیباچه‌ای اساطیری آغاز کرد. نشان مضراب ها و سرعت و تکنیک سیاوش ردًی دارد از عقبه‌ی درخشان خانوادگی‌اش ، اما آهنگسازی‌اش کاملا منحصر به خودش است . جملات گاهی همچون یک هایکو کوتاه و مفید و مختصر بودند و گاه همچون بحری طویل ، باید به فانوس درخشان مومنی چون مرتضی (مومنیان) اعتماد می‌کردی که الحق هم قابل اعتماد است و من این را در کنسرتی که با او چندی پیش در سنندج داشتم تجربه کردم. بعد از سنتور و سه‌گاه که دیرگاهی است نوای آن در اجراهای امروزی ( به دلایلی همچون گرایشات پاپیولار) کم شده، نوبت به کمانچه و بیات ترک رسید.

شروع پر صلابت درآمد با آرشه‌های یکدست و قرص و بدون لرزش، تو را مطمئن می کرد که شکسته‌ای ضعیف و نحیف در انتظارت نیست. مهرزاد، پیش درآمد بیات ترک را با مهر، زاد، گاه گاه مهرانه نگاه او به همایون (جهانشاهی) و همسو بودن این دو یار و یاور اصفهانی در ساز و کارشان ، مرا به نقوش عالی قاپو برد.

پایان قسمت بیات ترک کمانچه ، ضربی و چهارمضراب بسیار زیبا با جملات بدیع و پوزیسیونهای سخت و صعب و مشکل بود که حکایت از تمرین و تلاش‌های بی وقفه اعظمی کیا داشت که همچون کامکار موسیقی در خانواده‌اش موروثی است.

بعد از تشویق حضار برای قطعه آخر کمانچه مهرزاد و تنبک همایون من هنوز تامزروی شنیدن کمانچه و صدای مهرزاد بودم که همیشه تشویقش می‌کنم که بخواند (دنبال ترجمه کلمه‌ی تامزرو نباشید چون هیچ چیز را نمی‌توانم جایگزین آن کنم(.

آواز می‌خواست  که در شور خواند: «اگر ماهی به زیر ابر تا کی، مسلمانی به دین گبر تا کی، اگر شایشته باشد من بمیرم،‌ بکش ای بی مروت صبر تا کی» به عادت همیشگی‌ام اشعار و متون را از انتها به ابتدا هم می‌خوانم؛ امشب به معجزه این شعر هم پی بردم. مینا و ساغر و ساقی هم به ناله‌ی مطرب می‌برند دل از کف اگر حتی زاهد و مسلمان باشند.

انتخاب شعر آوازش هم از قبل تمهید شده بود (به خودش و ماهش در پایان اجرا تبریک گفتم و آرزوی خوشبختی برای هردوتایشان کردم). بعد از استراحتی کوتاه بخش سوم با هم‌نوازی همه دوستان اجرا شد.

امیدوارم این کنسرت دوباره اجرا شود و لمس موسیقی حریرگونه‌ی این عزیزان را می سپارم به خودتان و از وصفش صرف نظر می‌کنم تا خودتان مانند من شبی زیبا برایتان رقم بخورد که تا روزها شادمانش باشید.»‌
 
منبع: 
سایت «موسیقی ما»
 
تاریخ انتشار : شنبه 26 مرداد 1398 - 14:16


نظرات

  • تا این لحظه نظری ثبت نشده است

نظر خود را ارسال کنید

ارسال نظر